DAY AFTER DAY



+این پست کلا شامل غر غر های اینجانب میباشد و چون میدونم تو این دوره زمونه هیچ کس حوصله شنیدن حرفای یه نو جوون خسته رو نداره و میدونم شما هم واسه خودتون بدبختیای خودتونو دارین پس خیلی شیک از این پست بگذرین و بیخیال خوندنش شین:) فقط چون میخواستم خودمو خالی کنم نوشتمشون 

 

من فقط خیلی از همه چیز خستم همین 

کنار بدبختیا و استرسام بعضی وقتا به کنکورو این که دارم با زندگیم چیکار میکنم هم فکر میکنم . ایح این واقعا اذیت کننده ست که اینده برات مجهول باشه.  حداقل من سعی میکنم با خیال‌پردازی پرش کنم. ولی اگه همش در حد یه رویا و خیال بمونه چی؟!

بگذریم.

 

دیروز کل روزو داشتم درس میخوندم و کلا سمت گوشی نرفتم طوری که شبش دوستم بهم پیام داد و گفت چرا نیستی مگه نمیدونی چی شده ؟؟؟ منم که حس هیچی رو نداشتم گفتم چی . و بعلهههه خبر برگشتن دی او رو بهم داد:))) (فک کنین دوستم حتی اکسوالم نیست ولی خبر داشت :/ هیچی اقا فقط واسه همتون یکی از این دوستا ارزو میکنم) خلاصه.واقعا از خوشحالی نمیدونستم چیکار کنم و داشتم به پهنای صورت اشک شوق میریختمㅠㅠ 

ولی میدونین چی شد؟ من مجبور بودم بشینم و درسمو بخونم چون فرداش (امروز) امتحان داشتم -_- پس گفتم اوکی فردا میام اینجا حسابی شادیامو میکنم ،فعلا درسمو بخونم(اخ که من چه تباهم)

ولی خب میدونین که امتحانا همیشه گند میزنن به حسو حال ادم‍♀️ امسال واقعا با مشکلات تحصیلی زیادی رو به رو شدم (شدیم!!!) همین که کلاسا انلاینه خودش یه مشکله اره ولی واسه من بیشتر از این حرفاس . مخصوصا واسه درس عربی 

 

اول این که کلاس ما انسانیارو با ریاضیا یکی کردن و این یعنی ما بدبختا باید عربی ریاضیارو بخونیم! (از این مسخره تر کجا دیدین؟) 

دو این که کتابای ما کامل فرق داره و معلم بدبخت نمیدونه اصلا به کدوممون درس بده!

سه این که مدرسه به خاطر این که خرج اضافه نکنه به معلم اجازه نمیده واسه ما انسانیا کلاس جبرانی بزاره! (طبق معمول ما انسانیای مظلوم:))

و چهار.رو مخ تر از همش. یه به اصطلاح مشاور که معلوم نیست از کجا اوردن و تو کل کارای مدرسه دخالت میکنه(طرح برنامه امتحانی نوبت، طرح سوالای نوبت و .کلا هر چیزی که بهش مربوط نی:/ ) و باااید بگم همه این کارارو به افتضاااح ترین شکل ممکن انجام میده . در حدی که خود پرسونل مدرسه هم تو کار این موندن که چرا همچین میکنه (اوج فاجعه) اخه کی سوالای امتحانو میده به مشاور تا طرح کنه هان؟ اونم درحالی که معلم اصلا دخالتی تو سوالا نداره اخه مگه میشههه

نمیدونم چی بگم دیگه واقعا .هوووف با این کاراشون اعصاب نمیزارن واس ادم

 

و خب امروز امتحان عربی داشتیم.همین گویای همه چیز هست دیگه :) و طبق حرفایی که زدم حتما فهمیدین نتیجه امتحانو.

 

به جرعت میتونم  بگم پر استرس ترین و بد ترین سال تحصیلیه عمرمه 

نتیجه شم خیلی خوب دارم تو رفتارم میبینم! این که زود عصبی میشم این که همش استرسی ام، این که نمیتونم خودمو کنترل کنم و وقتی عصبی بشم هر چی از دهنم در بیاد به عالمو ادم میگم :/ من اصلاااا همچین ادمی نبودم!!!! این اصلا نشونه های خوبی نییییست :///

به خدا این اسمش آموزش و پرورش نیست، ما داریم نابود میشیم زیر این نظام اموزشی . (وی تلاش میکند فحش های رکیک ندهد)

عاااااااااحححح

دوست داشتم به جای این حرفا الان میومدم با یه حال خوب واسه برگشتن پنگوعن عزیز دردونمون ذوق میکردم و قربون صدقه کله ی همیشه کچلش میرفتم و از این حرف میزدم که وقتی اومد کاش بالاخره بزاره اون موهای خوشگلشو یکم ببینیم و حتی کاش وقتی میاد پیج اینستا بزنه یا تو لایو برگشتنش برامون با صدای عسلیش دتس اوکی بخونه و کای وسط لایو با یه کیک گنده بپره وسط و غافلگیرش کنه :)   یا  با هم از تصوراتمون میگفتیم که مثلا شاید چان خودشو نشون بده و باهاش بیاد لایو  و بعد دو سال بالاخره بتونیم این دو تا وروجکو کنار هم ببینیم و با هم ذوق میکردیم :)))

بیشتر سر این ذوق میکردم که اولین باره که بالاخره میتونم ببینمش:)

درواقع اون کسیه که منو اکسوال کرد:)  واسه همین واقعااا برام فرد ارزشمندیه، دوست نداشتم شادیه برگشتنش با این چیزای ضد حال و مسخره خراب شه :))) هعی. ولی الان واسه خوشحال بودن زیادی دپرسم

 

بعدا که اومد لایو دیدیمش جبران میکنم :)

 


سلام چن هستم!

این روزا ک کلی اختلاف دما در طول روز وجود داره حالتون خوبه؟؟

هوای گرم گذشت و پاییز از راه رسیده

دلیلی ک امروز دارم این نامه رو براتون مینویسم اینه ک میخواستم درباره خدمت سربازیم ک ۲۶ اکتبر شروع میشه بهتون خبر بدم.

من تمام تلاشم رو میکنم ک در حین خدمت با یک بدن و ذهن بهتر شما رو ملاقات کنم.بنابراین امیدوارم ک شما هم مثل الان زیبا و سالم بمونید!!

من همیشه ممنونتونم و دوستون دارم❤

 

یادمه روزی که سوهو رفت همه به خاطر دیدن چن بعد مدت ها ،خوشحال بودیم، اما الان خود اون داره میره:) فرقش اینه این دفعه هیچی نمیتونه حالمو خوب کنه.این غمی که رو قلبم سنگینی میکنه .نمیدونم باهاش چیکار کنم

اره راستش حدس میزدم بره ولی فکر نمیکردم این قدر زود

بعد از یک سال دوریش واقعا به اومدن و موندنش نیاز داشتم:) 

امیدوارم حالا که این قدر زود میخواد از پیشمون بره قبلش بیاد یه چیزی بگه.هر چیزی.کاش مثل بقیه اعضا روز رفتنش ازش عکس بیاد. 

کاش وقتی برگشت ادمای بهتری شده باشیم :) اون واقعا تحت فشار بود به خاطر هیتا .به خاطر همه چیز. ترسیده بود . کاش دوریش هیترارو یکم به خودشون بیاره.

فقط میخوام بدونم الان حالش چطوره؟ 

امیدوارم با دور شدن از همه این ماجراها بتونه مدتیو تو ارامش باشه

آنیونگ جونگدیا. امیدوارم سلامت بری و با حال بهتر برگردی پیشمون 

 


آنیونگ( اسم اهنگ جدید چن) در کره ای هم به معنی سلامه هم خداحافظی:) خواستم بدونین:)

 

راستش نامه رو دیروز داد و دلیل این که امروز تازه دارم پستش میکنم.

من فقط حالم بده همین.

 

و در اخر:) ترکیب هدیه هایی که قبل رفتن بهمون دادن واقعا زیباست:) 

 

Hello , that's okay , you , let's love

 


 

 

سلام

گفتن همین کلمه هم برام سخت بود

زمانی که ذهنم برای پیدا کردن حرف هام آشفته بود

کلمات زیادی در سرم نقش بست

و فضای خالی که توانایی پر کردنش رو نداشتم

چون می ترسیدم حرف های بی معنی م  از بین شکاف ذهنم بیرون بریزه

می ترسم.

عشق من ،مدت زیادی درنگ کردم

نتونستم کلماتی رو پیدا کنم که احساساتم رو بیان کنن

تمام احساساتم رو در اون سلام های ساده میذارم

فقط می خوام بدونم حالت چطوره :)

کلمات زیادی در ذهنم نقش بستن

و فضای خالی که به همون شکل رهاش کردم

چون میترسیدم حرفای بی معنی م از بین شکاف ذهنم بیرون بریزه

هنوز هم میترسم.

عشق من ، مدت زیادی رو درنگ کردم

نتونستم کلماتی رو پیدا کنم که احساساتم رو بیان کنن

تمام احساساتمو در اون سلام های ساده میزارم

فقط میخوام بدونم حالت چطوره.

نمیدونم بعدش چی باید بگم

قلمی که محکم نگه داشته بودم رو زمین میذارم

کلماتی که نتونستم به زبون بیارم

در قلبم به شکل پشیمونی باقی می‌مونند، اما 

عشق من، ممکنه هیچ وقت نفهمم

که این نامه ناقص، به دستت میرسه یا نه

حتی اگه این نامه رو نخونی، امیدوارم حالت خوب باشه

سلام.

بعد از نوشتن این کلمه از نوشتن دست میکشم

 

واو:) 

امروز زیبا ترین غم زندگیمو تجربه کردم:) غمی که همراه با شادی بود.حس عجیبی که نمیتونم توصیفش کنم .حس خوشایند پایان دلتنگی ها.و حس غمی که تو چشماش میدیدم، اون ترسیده بود.از این که به احساسات ما صدمه زده باشه ، اون نگران بود.نگران این که بعد از این همه مدت حرفاش میتونه کافی باشه؟ اصلا چی باید بگه؟ همه اینا ذهنشو درگیر کرده بود 

ولی میدونین.به نظر من همون سلام کافی بود :) چون کلماتی رو در عمق خودش پنهان کرده بود که با تموم وجود میتونستم احساسشون کنم

کیم جونگده بعد از یک سال برگشته :) واقعا حس خوبی داشت که تو توییتر میدیدم چند تا از دایرکشنرا و غیر اکسوالا ام وی امروز چنو دیده بودن و خوششون اومده بود :) 

و متن این اهنگ. راستش اشک منو که در اورد :")

 

واقعا خوشحالم که دوران نوجوونیم و جوونیم داره همراه همچین فرشته هایی سپری میشه :") نمیدونم همچین چیزی ممکنه یا نه ولی  امیدوارم همتون یه روز این حسارو از ته دل احساس کنین:) حس این که بدونید برای یه نفر مهمید ، حس این که همیشه در هر لحظه یه دلیل برای شادی داشته باشید :) براتون آرزو میکنم چون هر روز دارم تجربشون میکنم و میدونم چه حس شیرینیه:)


 

اهنگ Hello چن امروز منتشر شد و پیشنهاد میکنم این اثر هنری رو به خودتون هدیه بدین ^^ 

لینک یوتیوب ام وی (و روشن کن): hello,chen

 

 


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

متن های عاشقانه غمگین شرکت نوید آریان پویا 46129137-021 دفتر خاطرات بنفش سایت فروش عمده قهوه های فوری علی بلک دانلود گلچین 97 خدمات تعمیر پکیج تهران گانودرما مثل هوای بهار دانلود مقاله و سوالات پیام نور Black Music